جسمی شفاف و منعکس کننده صورت اشیا
76
فارسی
ayine
آيينه
/āyine , ā’ine/
آیینه
جسمی شفاف و منعکس کننده صورت اشیا
معنی اسم آیینه در لغت نامه دهخدا:آینه، سان، آئین، طریق، منوال، آبگینه، مرآتمعنی اسم آیینه در فرهنگ معین:قاپ یا تاسی که نتوان حکم کرد که به چه شکلی است، تکه شیشه ای که با جیوه پشت آن را پوشش می دهند تا بتوان صورت هر چیزی را به واسطه نور در آن منعکس کرد، مجازاً هر چیز صاف و براق، به مجاز دل عارفمعنی اسم آیینه در فرهنگ فارسی عمید:۱. (فیزیک) قطعۀ شیشه که در پشت آن قلع و جیوه مالیده باشند، نور را منعکس می کند و انسان چهره خود را در آن می بیند. به اندازه ها و شکل های مختلف ساخته می شود.۲. (به مجاز) هرچیز روشن و پاک
برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز و کاربرد
طراحی سایت توسط ایپک
طراحی سایت توسط ایپک
براحتی جستجو کنید
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.