582
ترکی
afshar
اَفشار
/afšār/
افشار
معاون و شریک
معنی اسم افشار در فرهنگ فارسی عمید :۱. = افشردن۲. افشارده، افشرده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): دست افشار، مشت افشار.۳. افشارنده، افشرنده.۴. کمک، معاون، رفیق (در ترکیب با کلمۀ دیگر): دزدافشار.۱. از خانه های تخته نرد.۲. (موسیقی) گوشه ای در دستگاه شور.معنی اسم افشار در فرهنگ فارسی معین :گوشه ای است در دستگاه شور.
برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز و کاربرد
طراحی سایت توسط ایپک
طراحی سایت توسط ایپک
براحتی جستجو کنید
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.